- مشاور تحصیلی
- انتشار:
- بروز شده در: ۴ بهمن ۱۴۰۳
کنکور یک فوتبال است و تو کاپیتان تیم! تیم تو با انواع و اقسام بازیکنان پر شدهاست و هر یک در حال انجام وظیفه خود هستند تا توِ کاپیتان، جام موفقیت را روی سر ببری! بعضیها میگویند که یک مربی توانا میتواند یک کاپیتان متوسط را هم قهرمان کند. آیا این حرف درست است؟ اگر که قصد داری بدون داشتن مربی، جام قهرمانی را بالای سر ببری، این فقط از یک راه قابل انجام است و آن این است که توِ کاپیتان، خودت باید نقش مربی را بر عهده بگیری! که انرژی بیشتری میطلبد و از طرفی، باید بتوانی از دید یک مربی حرفهای هم به مسائل نگاه کنی. آیا میشود که یک کاپیتان خودش، مربی خودش بشود؟ برای این که به جواب قطعی برسی، در این بلاگ، تا آخر همراه الورتبه باش!

فهرست مطالب
Toggle🎭قصه رتبه برترهایی که مشاور نداشتند، خیلی الهام بخش است!
در این بخش سه داستان برایت تعریف خواهم کرد از دو دوستم و خودم که بدون مشاور توانستیم در کنکور یک رتبه خیلی خوب کسب کنیم.
ایلیا اعتمادی نسب؛ رتبه ۶۰۶ منطقه ۲ کنکور ۱۴۰۲ تجربی
وقتی ازش پرسیدم که مشاور داشتی یا نه؟ با خنده گفت: نه! اصلن نیازی نداشتم! خودم درسم را میخواندم، تستم را میزدم و هروقت سوالی چیزی داشتم از مشاور مدرسه یا معلمان خودم میپرسیدم. ازش پرسیدم: خب چکار میکردی؟ روش و استراتژی تو چطور بود؟ جواب داد: صبح از خواب بیدار میشدم و حس و حالم به سمت هر درسی میرفت، شروعش میکردم. هرجا حس میکردم چیزی از یادم رفته است فوراً میرفتم و دوباره مرورش میکردم. هرچقدر که میتوانستم درس میخواندم و تست میزدم و بعد هم استراحت میکردم. برای جمعبندی هم صبحها ساعت ۶ یا ۷ بیدار میشدم و تا ۲ یا ۳ شب درس میخواندم.
علی بنابی؛ رتبه ۲۰۰۰ منطقه ۲ کنکور ۱۴۰۱ تجربی
از دوستم علی که داروسازی تبریز میخواند پرسیدم که مشاور داشتی یا نه؟ سریع با افتخار جواب داد: «نه!» چرا باید داشته باشم؟ خودم میتوانم از پس خودم بر بیایم. مشاوره چیز خاصی به من اضافه نکرد. اوایل سال دوم دبیرستان مشاور داشتم اما بعد از پایان سال، بخاطر کمکاری مشاورم، قطع ارتباط کردم. مشاور هم داشتم، همین میشدم؛ تاثیری ندارد بنظرم. خودم برای خودم برنامهریزی میکردم و از اشکالاتم درس میگرفتم. کتابهایی که دوستانم خوانده بودند و میگفتند خوب است را تهیه کردم و با آزمونهای آزمایشی پیش میرفتم. البته بعضی وقتها عقب می افتادم برای همین، گاهی شب تا صبح درس میخواندم که به بودجهبندی آزمونم برسم. تنها مشکلم در نظم بود که آن هم هر طور بود جمع و جور کردم و خودم را به یک روتین مشخص رساندم به این صورت که صبح تا ظهر شیمی و زیست میخواندم، یک درس عمومی را پیش میبردم و بعد از آن، به سراغ ریاضی یا فیزیک میرفتم. اگر بعد از اینها باز هم انرژی داشتم، یک تایم اضافی را برای ریاضی میگذاشتم و در نهایت هم قبل خواب، یکی از دروس عمومی را مرور میکردم.

خودم؛ رتبه ۳۳۴ منطقه ۲ کنکور ۱۳۹۹ تجربی
به شخصه اعتقادی به مشاوره نداشتم. حس میکردم یک نفر که هیچ اهمیتی به من نمیدهد آن طرف موبایل نشسته است و با روش و برنامهای که به همه دانشآموزانش میدهد، سعی دارد من را هم راهنمایی کند؛ یک راهنمایی ساده و سطحی. برای همین، برای خودم برنامه مینوشتم، روتین روزانه داشتم برای کارهایم، تعداد تستهایم را هر روز چک میکردم که افت نکرده باشد، ساعت مطالعهام را با هر زحمتی که بود در یک بازه مناسب نگه میداشتم و برای دوران آزمون و جمع بندی هم با هر روشی که به ذهنم میرسید، سعی میکردم که همه دروس را برسانم.
🧐نکته پنهان قصه هایمان چیست؟
آزمون و خطا برای هر چیزی
دوباره به داستان دوستم، ایلیا برمیگردیم. از او پرسیدم که این حسی درس خواندن، مشکلی هم بوجود می آورد؟ جواب داد: آره! خیلی از آزمونها را خراب میکردم، حتی بعضی وقتها از نتیجه آنقدر ناراضی بودم که شوق درس خواندنم کم میشد. مجبور بودم مدام استراتژی درس خواندنم را عوض کنم، یک روز با ریاضی شروع میکردم و یک روز با شیمی و روز بعدی با یک درس دیگر. هیچ نظمی نداشتم. ولی خب بهرحال توانستم به هدفم برسم. پرسیدم که منابعت را چطور انتخاب میکردی؟ گفت: با آزمون و خطا، هر کتابی به بازار میآمد سعی میکردم تهیه کنم که نکند از منبع خودم بهتر باشد و نکته جدیدی داشته باشد و خب مدام در حال خرج و صرف هزینه مالی بودم.
در جستجوی منبع مناسب
از علی پرسیدم که چطور با بینظمی و نوسان در مطالعه کنار آمدی؟ گفت: کنار نیامدم که، تا روز آخر باهاش کلنجار رفتم. هر روز را با یک ایده جدید شروع میکردم که شاید این یکی جواب بدهد و راستش را بخواهی هیچکدام آنطور که باید، جواب نمیدادند. منابعی که تهیه میکردم هم اغلب، بدرد نمیخوردند و بعد یک مدت که سطح مطالعهام بالاتر میرفت، عملاً کتابهایم بیاستفاده میشدند و چون برای هر درسی و هر پایهای چندین کتاب داشتم، حقیقتاً انتخاب کتاب مناسب خیلی سخت بود. ولی خب با همه اینها ترکاندم و به هدفم رسیدم.
وقت تست است یا مرور؟
راستش؛ نکته پنهان قصه من، خیلی بیشتر از آن است که در این مقاله بخواهم بگویم. مهمترین مشکل من، نگهداشتن تعادل بین تست زدن و مطالعه بود. گاهی آنقدر میخواندم که دیگر وقتی برای تست نداشتم و گاهی آنقدر کم میخواندم و سطحی یاد میگرفتم که وقتی میرفتم سراغ تست زدن، عملاً هیچ چیزی یادم نبود و مجبور میشدم دوباره از اول بخوانم. برای همین هم غالباً خلاصهنویسی میکردم که اگر دیدم نیاز به مرور دارم حداقل زمان کمی را برایش بگذارم و فوراً بتوانم به تستهایم برگردم. اما در نهایت به آن چیزی که میخواستم رسیدم!
♟چرا دانش آموزان تصمیم میگیرند بدون مشاور ادامه بدهند؟!
اولین دلیلی که برای نخواستن مشاور بین دانشآموزان رایج است، این است که دانشآموزان نمیخواهند بار مالی بیشتری را به دوش خانواده خود بگذارند. برای همین از خیر مشاوره میگذرند و تصمیم بر این میگیرند که خودشان، مشاور خودشان بشوند. درست است که با گرفتن این تصمیم، به نحوی فداکاری میکنند و به هر صورتی، خانواده را از خرج بیشتر، معاف میکنند اما آیا هیچکدام از این دانشآموزان خوب و فداکار، به این فکر کردهاند که اگر نتوانند از پس وظایف مشاور بر بیایند، با قبول نشدن در آزمون سرنوشتساز کنکور، خانواده آنها به مراتب، ناراحتتر خواهد شد؟ درست است که گفتیم بدون مشاور هم میتوان موفق شد اما آیا احتمال موفقیت با وجود مشاور و بدون مشاور مساوی است؟

دلیل دومی که دانشآموز را از مشاوره دور میکند، تجربه داشتن یک مشاور ناکارآمد است. بله همینطور است. بسیاری از مشاوران نمیتوانند آنطور که باید، تو را راهنمایی کنند. در دنیای مشاوران امروزی، هرکسی که رتبه خوبی میشود، صرف نظر از اینکه توانایی مشاور شدن را دارد یا نه، به سمت مشاوره کنکور روی میآورد. درک میکنم که تجربه داشتن یک مشاور ناکارآمد، ترس تجربه دوباره آن، صرف هزینه بی ثمر و اتلاف وقت بینتیجه را به دلت میاندازد اما به راحتی با شناخت ویژگیهای یک مشاور خوب، میتوانی از این تجربه مجدد جلوگیری کنی! برای شناخت یک مشاور خوب، میتوانی به بلاگ ویژگی مشاور کنکور خوب مراجعه کنی!
بعضی از دانشآموزان هم هستند که از آنجا که دوران خوب و نمرات خوبی را در راهنمایی یا در پایه دهم و یازدهم کسب کردهاند، حالا با خیال اینکه کنکور و نهائی دوازدهم هم همینطور هستند، پیش میروند و همین میتواند آغازی باشد بر پایان درخشش کارنامه و رتبه و آینده این دانشآموزان. کنکور منابع و استراتژیهای مخصوص به خود را دارد که هیچ شباهتی به امتحانات نهائی دهم و یازدهم ندارد.
🌠مشاور سرخود بودن چه مهارتهایی نیاز دارد؟

تنظیم لایف استایل و دیسپلین
اولین و مهمترین مهارتی که باید داشتهباشی، مهارت تنظیم لایف استایل و ایجاد دیسپلین است. با ایجاد این دو خصلت، در پشبرد برنامههایت دچار مشکل نخواهی شد و همیشه روی یک روند رو به رشد قرار خواهی داشت. با داشتن این توانایی، پیشبینی مسیر و سرعت پیشرفت و دستاوردهایت برایت راحتتر میشود. میتوانی با داشتن دیسپلین در یک روتین مشخص به روند درس خواندن خودت ادامه بدهی. برای داشتن این ویژگی میتوانی از کسانی که قبلاً برای داشتن آن سعی کردهاند کمک بگیری یا از کتابهایی که در رابطه با این ویژگی نوشته شدهاند، استفاده کنی. حجم این کتابها عموماً زیاد است و در سال کنکورت وقت زیادی را باید صرف خواندن این کتابها کنی. آیا این مهارت را داری؟
شناخت منابع
شناخت منابع و دانستن روش و نوع تدریس و تعداد و نوع سوالات موجود در آنها، یکی دیگر از مهارتهایی است که میتواند در وقت و هزینهات، صرفهجویی به بار بیاورد. نشناختن منابع رایج باعث میشود که هرچقدر میگردی نتوانی منبعی برای تست و نمونه سوال پیدا کنی که با آن راضی باشی پس مدام منبع و روشت را تغییر خواهیداد. در نتیجه زمان زیادی را باید صرف جستجو در بین منابع و خرید بهترین آنها کنی و از طرفی هزینه اضافی خرید کتابهای کم کاربرد یا نامناسب را به جان بخری. راستش را بگو، چند منبع را میشناسی؟
دانستن روش های یادگیری
برای هر درس و هر فصل، روش بخصوصی برای یادگیری وجود دارد. برای حل سوالات مختلف، روشهای متنوعی وجود دارد. برای خلاصهنویسی، مرور، تستزنی، ترتیب سوالات و مباحث، برای هر کدام از این مسائل روشهای بخصوصی وجود دارد که باید آنها را بشناسی تا بتوانی با یک سرعت خوب و بدون نیاز به دوبارهکاری، درسَت را پیش ببری. دانستن اینکه چه زمانی را به چه روشی و چه درسی اختصاص بدهی از یک طرف و از طرف دیگر، صرف زمانی زیاد با آزمون و خطا برای پیدا کردن روش درس خواندن مناسب خودت، کلی زمان و انرژی از تو خواهد گرفت که شاید جایی برای جبرانش پیدا نکنی. حالا تو به من بگو که چطور باید قواعد عربی یازدهم را بخوانم که یادم بماند و چه نوع سوالاتی از قواعد آن، رایج تر هستند؟
مهارت های آزمون
آزمون آزمایشی قطعاً یکی از ارکان مهم در قبولی یک دانشآموز در کنکور است. شناخت ساختار و قوانین طرح سوال و تست، ویژگیهای خوب و بد موسسات طراح آزمون، مهارتهای آزمون و تستزنی، تحلیل آزمون و بررسی سوالاتی که در آنها مشکل داری، یکی از ویژگیهایی است که باید داشته باشی تا بتوانی مشاور خودت باشی. باید بدانی اگر در یک آزمون، بنابر هر دلیلی، عقب ماندی یا پیشروی یک آزمون بیش از توان و زمانت بود، چطور بهترین راه را پیدا کنی که بدون لطمه زدن به روند مطالعهات، به آزمون هم برسی. باید بدانی کی وقت آزمون جامع است و چه زمانی مناسب آن است که دروس پایه را هم به دروس کنکوری دوازدهمت اضافه کنی. بنظرت کدام آزمون برایت بهتر است؟
برای یادگیری مهارت های ازمون به وبلاگ های این بخش سایت ما سر بزنید.

توان تفسیر درست اخبار
در این وضعیت که هر روز یک خبر دست و پا شکسته از کنکور و نهائی و ترمیم معدل میشنویم، باید یک منبع موثق داشتهباشی که درستترین تفسیر خبر را برایت شرح بدهد که ترس برت ندارد و سر درگم بین سایتها وکانالهای کنکوری، خودت را به آب و آتش نزنی. فکر میکنی بالاخره این ترمیم معدل تا چه سالی بر قرار است؟
اصول ترمیم معدل و نهائی
اصول ترمیم معدل و امتحانات نهائی، یکی از پیچیدهترین بخشهای کنکور است که هر سال بدون آنکه دانشآموزان بدانندش، کلی از بچهها را عقب میاندازد. دانستن این اصول از نان شب هم واجبتر است. از سوی دیگر، دانستن تفاوت تست و سوال تشریحی، نحوه پاسخ دادن به آنها، روشهای مطالعه مخصوص آزمونهای نهائی تشریحی و نحوه پیش بردن همزمان مطالعه کنکوری و نهائی از ویژگیهایی است که باید داشته باشی تا بتوانی برای خودت یک مشاور کامل باشی.
اصول برنامهریزی و استراتژی
ویژگی هفتم و پایانی که باید برای «مشاور خودت بودن» داشته باشی، دانستن اصول برنامهریزی و استراتژیهای مطالعه است. کی سریع بخوانم؟ کی تست بزنم؟ کی مرور کنم؟ در این ماه باید تا کجا پیش بروم؟ چقدر طول میکشد تا دروس نهائی را جمع بندی کنم؟ کی باید برای نهائی شروع کنم؟ کی آزمونها را مرور کنم و…
خدایی چند تا از سوالات بالا را میتوانی جواب بدهی؟

🌃چطور یک شبه همه مهارتهایی که برای رتبه برتر شدن نیاز است را پیدا کنم؟
همانطور که گفتم، میتوانی زمان زیادی را به مطالعه کتابهایی که در رابطه با توسعه فردی هستند، بخوانی و سعی کنی این مهارتها را درون خودت بوجود بیاوری. میتوانی هزینه زیادی را صرف خریدن پکیجها و کتابهای متفاوت کنی تا بالاخره روش مورد نظر و مناسب خودت را پیدا کنی، با استرس و ترسهایی که با آنها روبرو میشوی، تنهائی بجنگی و سعی کنی از پس آنها بر بیایی. هیچکدام از ویژگیهای گفته شده، به آسانی بدست نمیآیند و برای هرکدام از آنها، آزمون و خطا و دردسرهای زیادی را باید به جان بخری. اما …
چطور میتوان یک شبه به تمام این خصلتها دست پیدا کرد؟ خیلی ساده است. با داشتن یک مشاور کارکشته و حرفهای که تجربه خوبی دارد، میتوانی یک شبه صاحب همه این ویژگیها باشی. چطور؟ مشاور حرفهای و کارآمد، تو را در تمام راه، همراهی خواهد کرد و تو را بر مسیر خودت نگه میدارد. دیسپلین مورد نیازت را مهیا میکند، منابع درست را پیشنهاد میدهد، آزمون مناسب سطح دانشت را معرفی میکند، استراتژی و نحوه مطالعه همه درسها را برایت توضیح میدهد و یادآوری میکند، نمیگذارد بین کنکور و نهائی، فقط یکی را انتخاب کنی و پیش ببری و از دیگری عقب بیفتی. علاوه بر همه اینها، در زمان ناراحتی، ابهام و ترس، میتوانی با مشاورت حرف بزنی و با هم از پس مشکلاتت بر بیایید. فاصله تو از هرکدام از این ویژگیهای رتبهساز، پیدا کردن یک مشاور کار درست است.شما می توانید از نکات مشاوره ای کنکور سایت ما نیز استفاده کنید.
🎯حالا وقت تصمیم است!
تصور کن که جواب کنکورت آمدهاست و در نهایت، نتوانستهای به آن چیزی که دلت میخواست برسی. میخواستی قهرمان یک نفره قصه باشی اما به در بسته خوردهای. راه برگشتی در کار نیست. تمام تلاشت را کردی که یک تنه، از پس همه وظایف خودت و مشاورت بر بیایی اما آنقدر زمانت را صرف برنامهریزی و یادگرفتن ویژگیهای مشاور کردی که دیگر جایی برای رسیدن به همان برنامهای که خودت نوشته بودی، نمانده بود. چه حسی خواهی داشت در آن لحظه؟ اگر از آن لحظه و با آن حس و حال، برگردی به همین الان، آیا نظرت در رابطه با مشاوره همینی خواهد بود که الان هست؟ سادهتر بگویم، آیا بازهم نقش مشاور را نادیده میگیری و تنهایی به راه کنکور، قدم خواهی گذاشت؟ قطعاً اینطور نخواهد بود. اما بقول قدیمیها، تا چیزی را از دست ندهی، قدرش را نخواهی دانست. پس تا فرصت هست، قدر بدان و تصمیم قطعی خودت را بگیر. دیگر جایی برای درنگ نیست…
برای راهنمایی بیشتر می توانید به صفحه طرح های مشاوره ما سر بزنید.
